پشت‌پرده سفر «پمپئو» به آسیای مرکزی چه بود؟-راهبرد معاصر
نیویورک تایمز جزئیاتی از توافق احتمالی لبنان و اسرائیل منتشر کرد اطلاعیه سرکنسولگری ایران درباره حادثه دانشگاه فدرال کازان پوتین: درحال تولید انبوه سامانه موشکی اورشنیک هستیم فواد حسین: تهدید‌های آشکاری از سوی رژیم اسرائیل علیه عراق وجود دارد نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی: قطعنامه شورای حکام تعاملات میان ایران و آژانس را نادیده گرفته است قطعنامه شورای حکام علیه ایران تصویب شد پاسخ ایران به قطعنامه آژانس؛ راه‌اندازی مجموعه قابل‌توجهی از سانتریفیوژ‌های جدید و پیشرفته والری زالوژنی: جنگ جهانی سوم رسماً آغاز شده است وزیر خارجه ایران: عملیات وعده صادق ۳ علیه اسرائیل حتما انجام خواهد شد بیانیه مشترک ۷+۱ کشور در حمایت از ایران در نشست شورای حکام کمال خرازی: رای دیوان بین‌المللی کیفری در صدور حکم بازداشت نتانیاهو رسواکننده غربی‌هاست نماینده ایران در سازمان ملل: شورای امنیت به مصونیت اسرائیل پایان دهد شهردار یک شهر در ایالت میشیگان: برای دستگیری «نتانیاهو» و «گالانت» آماده‌ایم قطعنامه ضدایرانی امشب به رأی گذاشته می‌شود؛ ۶درخواست ۳کشور اروپایی از ایران آغاز فعالیت عراقچی در شبکه اجتماعی بلواسکای

پشت‌پرده سفر «پمپئو» به آسیای مرکزی چه بود؟

دامن زدن به چین‌هراسی و مقابله با گسترش اتحادیه اقتصادی اوراسیا مهم‌ترین هدف سفر وزیر امور خارجه آمریکا به آسیای مرکزی عنوان می‌شود.
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۵ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ - 2020 February 07
کد خبر: ۳۵۴۳۴

به گزارش راهبرد معاصر؛ «الکساندر کنیازف» کارشناس سیاسی روس در یادداشتی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد، به بررسی اهداف سفر «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا به آسیای مرکزی پرداخت.

 

در این یادداشت آمده است: سفر وزیر امور خارجه آمریکا به جمهوری‌های شوروی سابق از جمله قزاقستان و ازبکستان را باید به عنوان سیاست کلی «واشنگتن» در جهت ایجاد فاصله میان کشور‌های آسیای مرکزی با روسیه، چین و ایران و همچنین جذب این کشور‌ها در سناریو‌های منطقه‌ای «کاخ سفید» مورد توجه قرار داد.

 

عنصر جدید در صحبت‌های پومپئو در قزاقستان و ازبکستان این بود که به طور قابل توجهی علیه چین موضع گیری کرد و سفارت چین در «تاشکند» نیز نسبت به این موضوع واکنش نشان داد.

 

اگر بخواهیم اهداف سفر پمپئو به منطقه را با در نظر گرفتن چالش‌های بین واشنگتن و رقبای ژئوپلیتیکی آن اولویت بندی کنیم، واضح است که در مرحله کنونی خطوط ضد چینی برجستگی بیشتری پیدا کرده و «مسکو» و «تهران» در درجه دوم اهمیت قرار داده شدند.

 

دستورات ضد چینی ایالات متحده در بخش‌های غیر اقتصادی ممکن است از سوی کشور‌های منطقه و به ویژه قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان حمایت‌های لازم را پیدا کند.

 

این موضوع برای ازبکستان و ترکمنستان اهمیت بالایی ندارد، زیرا در این ۲ کشور چین هراسی هنوز به صورتی شکل نگرفته است که قادر به تحت تاثیر قرار دادن وضعیت کلی باشد.

 

با این حال وابستگی اقتصادی به چین و افزایش نیاز به سرمایه‌های چینی، کشور‌های آسیای مرکزی را با شرایط سخت «انتخاب» مواجه خواهد کرد که انجام آن در کوتاه مدت از نخبگان حاکم منطقه اتخاذ تصمیمات دشوار را می‌طلبد.

 

با توجه به بحرانی‌تر شدن روابط آمریکا و ایران در ماه ژانویه (ترور سردار «قاسم سلیمانی» و پاسخ ایران به این اقدام آمریکا)، انتظار می‌رفت که وزیر امور خارجه آمریکا (که یکی از معماران اصلی تشدید تنش‌ها با ایران می‌باشد) طی این سفر بیشتر موضع‌گیری‌های ضد ایرانی خواهد داشت، اما این اتفاق نیفتاد.

 

حداقل در سطح عمومی و رسانه‌ای سفر پمپئو به ۲ پایتخت منطقه و همچنین در جریان نشست وی با همتایان خود در آسیای مرکزی در قالب «۱+۵» بیانیه‌های ضد ایرانی مطرح نشد.

 

شاید موضوع به آن ارتباط دارد که بدون دستور صریح واشنگتن نیز باز در روابط کشور‌های منطقه با جمهوری اسلامی این ملاحظه دنبال می‌شود که «نظر آمریکا چه خواهد بود؟».

 

شاید تنها مورد استثناء روابط ایران با تاجیکستان تا سال ۲۰۱۵ بود که پس از آن به سردی گرایید.

 

این احتمال بعید نیست که پومپئو در جریان نشست ۵+۱ به همکاری‌های این کشور‌ها با ایران واکنش نشان داده باشد.

 

آمریکا در خط ضد روسی سیاست منطقه‌ای خود همانند گذشته بر ضرورت توافق نخبگان آسیای مرکزی بر سر همگرایی منطقه‌ای تاکید می‌کند.

 

معلوم است که هدف فراهم کردن جایگزینی برای همگرایی اوراسیایی با محوریت نقش روسیه می‌باشد.

 

طی ماه‌های اخیر مطرح شدن موضوع تعامل بین ازبکستان و اتحادیه اقتصادی اوراسیا و حتی عضویت تاشکند در این سازمان، برای پومپئو انگیزه خاصی جهت تاکید بر همگرایی منطقه‌ای بدون حضور روسیه ایجاد کرده است.

 

آمریکا دیگر در موقعیتی قرار ندارد که بتواند مانع حضور قزاقستان و قرقیزستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا شود، بنابراین تحرکات ضد اوراسیایی سیاست خارجی واشنگتن به صورت حداکثری بر ازبکستان (با توجه به اهمیت منطقه‌ای آن) و به میزان کمتری بر تاجیکستان تمرکز یافته است.

 

احتمالا تصمیم لغو سفر «شوکت میرضیایف» به مسکو که قرار بود در ماه فوریه سال جاری میلادی انجام شود، پس از دیدار با پمپئو گرفته شد.

 

با این وجود نباید در کوتاه‌مدت انتظار پیامد‌های مستقیم سفر پمپئو به منطقه را داشت.

 

سفر وزیر امور خارجه آمریکا به آسیای مرکزی بیشتر حالت نمادین داشت و حتی این بحث که در بخش غیر علنی آن تصمیمات عملی خاصی گرفته شده باشد، بعید به نظر می‌رسد.

 

باید گفت که در قیاس با سال‌های قبل واکنش‌های تاشکند و «نورسلطان» نسبت به سفر وزیر امور خارجه آمریکا بیشتر محتاطانه شدند.

 

شاید از تجربه همکاری‌های کشور‌های منطقه با آمریکا بتوان به این نتیجه رسید که تعامل با واشنگتن به عنوان یک عنصر سیاست چند جانبه گرایی مهم دانسته می‌شود.

 

تلاش استفاده از روابط آسیای مرکزی با آمریکا جهت مقابله با نفوذ روسیه یا چین، سیاستی است که حدود ۳ دهه توسط کشور‌های منطقه دنبال می‌شود، اما نکته مهم این است که آیا در متن تغییر و تحولی که در سطح جهانی به وجود آمده، نورسلطان، تاشکند، «دوشنبه»، «عشق آباد» و «بیشکک» متوجه محدودیت‌های این سیاست هستند یا خیر؟

منبع: فارس

ارسال نظر
آخرین اخبار